- دار دکتن
هول شدن، از خوشحالی در پوست خود نگنجیدن، از درخت فرو افتادن
معنی دار دکتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لارد دکتن
کسی که درخت ها را از ریشه در می آورد
از کوه پایین افتادن
دویدن، به دو افتادن، آغاز به دویدن کردن
نظر کسی را جلب کردن
نمایان شدن
از توابع بخش بهنمیر بابل
جا افتادن، کامل شدن، خوب پخته شدن غذا
پایین آمدن
به یاد آمدن
چاله شدن، فرو رفتن
به دام افتادن
پیش آمد، اتفاق افتاده افتادن، به وقوع افتادن، به وقوع
آغاز حرکت در راهی نمودن، راه افتادن
عقب افتادن، دنبال کسی به راه افتادن
آشکار شدن، رسوا شدن
سر رسیدن، ناخودآگاه وارد شدن، میان حرف دیگران پریدن
دارکوب
برگرداندن
ابتلا به بیماری رماتیسم و نفریت
نمایان شدن، بیرون آمدن از زیر پوشش
دارکوب
از درخت افتاده و مصدوم
نوعی نفرین